تبیین و تخریب2/ مرز بین تبیین و تخریب

تبیین و تخریب2/ مرز بین تبیین و تخریب

مرز بین تبیین و تخریبدر بخش قبلی به روایاتی درباره آثار منفی تخریب پرداختیم. اما در این نوشته به مرز بین تبیین و تخریب می پردازیم. و به این سؤال پاسخ می دهیم که مرز بین تبیین و تخریب چیست؟ چه تفاوت‌هایی بین آن دو وجود دارد؟ چگونه تشخیص دهیم که ما در حال تبیین هستیم یا در حال تخریب؟

اصولا تبیین، برای روشنگری است ولی تخریب برای هوچیگری. اگر اثر انتقادات و گویندگی ها روشنگری بود، تبیین نام دارد و اگر اثرش هوچیگری بود، تخریب نام دارد. در واقع تبیین، غبارزدایی از مسئله می کند ولی تخریب، مسئله را غبارآلودتر می کند.

به نظر می‌رسد 6 تفاوت اساسی بین تبیین و تخریب وجود دارد.

یک: مهمترین ویژگی تبیین این است که تبیین، با رشد آگاهی‌های مردم، در صدد ارتقای قدرت تصمیم‌گیری مردم است. تا بتوانند تفکر بهتری نموده و تصمیم بهتری برای موضوع تبیین شده بگیرند. در حالیکه تخریب در صدد بمباران تبلیغاتی افکار است تا قدرت تفکر مردم را بگیرد و راه تصمیم گیری صحیح را ببندد.

«خراب کردن ذهن مردم و چهره‌ى مسؤولین دلسوز، اشکال دارد. ایجاد سؤال و ابهام در ذهن مردم، اشکال دارد. با وحدت و یکپارچگى، «کأنهم بنیان مرصوص»، مثل یک دژ پولادین، در مقابل دشمن بایستید.» (رهبر معظم انقلاب ۱۳۷۱/۰۱/۱۵)

دو: تبیین، اولا گفتمان و طرز تفکر را نقد می کند. و ثانیا طرز تفکر در همان حیطه مورد تبیین را نقد می کند. لذا به دیگر ویژگی‌های اخلاقی، علمی، خانوادگی و... متعرض نمی‌شود. اما تخریب، بیش از آن که گفتمان و طرز تفکر را نقد کند، شخص را تخریب می کند. یکی از نشانه هایش هم این است که به هرچیزی متمسک می شود تا بتواند طرف مقابل را تخریب کند. حتی با نقد مسائل خانوادگی، علمی و آبرو ریزی شخصی. اگر ملاک نقد گفتمان باشد، خطا و ضعف را از هر کسی باشد نقد می کند حتی اگر از گروه، دسته و حزب خودش سر زده باشد. در غیر اینصورت اگر همان اشتباه طرف مخالف را طیف، حزب و دوست خودش مرتکب شود، نادیده می گیرد و اصلا نقد نمی کند. و این یکی دیگر از نشانه های تبیین و تخریب است.

سه: در تبیین انصاف رعایت می‌شود. یعنی اولا نقاط قوت و ضعف با هم دیده می شود و بعد از جمع‌بندی نهایی، نتیجه گیری شده و نتیجه را تبلیغ می کنیم. و ثانیا همان موارد روشنی که جلوی چشم همه است را تبیین می‌کنیم. نه اینکه به مصادیق تهمت و دروغ متوسل شویم. اما در تخریب انصاف رعایت نمی شود. اگر نقطه قوتی وجود داشته باشد آن را نادیده می‌گیرد و حتی سعی می کند آن را نیز ناچیز و شاید نقطه ضعف نشان دهد. یکی دیگر از نشانه های رعایت انصاف این است که نقد را عالمانه، معقول، منطقی و واقع‌بینانه بیان می‌کند. نشانه دیگر اینکه در تبیین، تا حد امکان با حسن ظن به قضایا نگاه می کند مگر آنجا که با حسن ظن نگاه کردن باعث بی بصیرتی و افتادن در دام شیطان شود. اما در تخریب به همه چیز با سوء ظن نگاه می کند و فضا را خیلی تیره و تار می بیند.

«امروز متأسفانه انسان مشاهده میکند که در بین برخى مسئولین و نخبگان سیاسى و غیره کأنه مد شده است که نگاه، نگاه بدبینانه باشد؛ نگاه منفى باشد؛ نقاط مثبت را نبینند؛ روى نقاط منفى تکیه کنند. در رسانه‌ها و غیررسانه‌ها مرتباً منفى‌بافى میشود. تا انسان میگوید هم چرا، میگویند آقا شما نمیگذارید ما واقعیات را بگوئیم!... اگر این نقطه‌ى مثبت را بیان کنیم، یک جور مسائل کشور را میفهمیم؛ اگر این نقطه‌ى مثبت را بیان نکنیم، مسائل کشور را جور دیگرى خواهیم فهمید. اگر فقط نقاط منفى را مشاهده کنیم - که البته نقاط منفى وجود دارد - این طبعاً واقع‌بینى نیست؛ این برآورد درستى از اوضاع کشور به ما نخواهد داد؛ منجر به ناامیدى میشود؛ ضرر اجتماعى‌اش هم این است.» (مقام معظم رهبری ۱۳۹۰/۰۵/۱۶)

چهار: فرد تبیین کننده همیشه مراقبت است تا انتقادها و گفته‌هایش در جهت اهداف دشمن نباشد. مواظبت می کند تا همان چیزی را که دشمن در صدد گفتمان‌سازی آن است، ناخودآگاه بلندگوی دشمن نباشد و به گفتمان دشمن کمک نکند. (البته این فرق می کند با چند انتقاد جزئی که دشمن هم ممکن است مطرح بکند اما گفتمانی و فرهنگ‌ساز نیست). حتی اولین و محکمترین نقدها را در ابتدا به دشمن وارد می‌کند تا دشمن از او ناامید شود و به او طمع نکند.

اما شخص تخریب کننده بدون توجه و مراقبت از این نکته خواسته و گاهی ناخواسته همان گفتمان، فرهنگ و هدفی را ترویج می کند که دشمن با بمباران تبلیغاتی خود دنبال می‌کند. به همین دلیل گفته‌ها و انتقادهای او همیشه مورد توجه رسانه‌های دشمن هم قرار می‌گیرد و از آنها به نفع خود بهره می‌برند.

یکی از نشانه‌هایش هم این است که تبیین معمولا به مردم امید می‌دهد یا حداقل امید را از آنان نمی‌گیرد. درحالیکه تخریب همیشه ناامیدی را به مردم تزریق می‌کند. (ناامیدی از نظام اسلامی، اسلام، مسئولین و...)

«دشمن مى‌خواهد مطالب خود را در بین مردم به‌دروغ و فریب منتشر کند. ما نباید عامل دشمن شویم و کار دشمن را آسان کنیم و همان چیزى را که او مى‌خواهد در فضاى فکرى و فرهنگى جامعه ما به وجود آورد، در داخل کشور به وسیله مطبوعات، رسانه‌ها و تریبونها به خورد مردم دهیم. این خطاى بسیار بزرگى است. اگر عمداً و با توجّه صورت گیرد، خیانت بزرگى است و اگر از روى غفلت باشد، خطاى بزرگى است. باید خیلى آگاه و مراقب بود.» (رهبر معظم انقلاب ۱۳۸۱/۰۵/۰۵)

پنج: در تبیین مسائل اصلی نقد می‌شود. و فروع جای اصول را نمی‌گیرد. شخص تبیین کننده امور را به اصلی و فرعی تقسیم می‌کند و سعی می‌کند مردم را به سمت اصول سوق دهد و امور فرعی باعث نشود از اصول غفلت کنند. شخص تبیین کننده، اختلاف سلیقه ها را از اختلاف نظرها جدا می‌کند. و هر اختلافی را اختلاف مبنایی و اصولی نمی‌داند. و هر اختلافی را هم دشمنی نمی‌داند. حساب معارضان را با مخالفان جدا می‌کند و همه را با یک چوب نمی‌راند.

در حالیکه شخص تخریب کننده بدون توجه به اصول و فروع، طرف مقابل را نقد می‌کند و حتی در بسیاری موارد فروع را جایگزین اصول می‌کند و مردم را از اصول غافل می‌کند. با این کار هم ضعف استدلال خود را می‌پوشاند و هم طرف مقابل را سریعتر تخریب می‌کند. اندک اختلاف سلیقه را علم می‌کند و آن را بر سر مخالفین خود می‌کوبد. گویا که پدرکشتگی دیرینه‌ای با هم دارند.

اصول همان جهت‌ها، اهداف و خطوط کلی هستند که اگر به آنها توجه و عمل شود، بسیاری از مسائل جزئی و فرعی دیگر خود به خود حل می‌گردند.

شش: غالبا در تبیین اخلاق رعایت می‌شود. الفاظ و شیوه‌های ادای الفاظ همراه با اخلاق است. همیشه خدا را در نظر می‌گیرد تا مبادا بهشت خود را به دنیای چند روزه ناچیز بفروشد و غضب الهی را بخرد. همیشه مراقب است مرتکب تهمت، غیبت، دروغ و... نشود. برای نقد طرف مقابل به کارهای ظالمانه متوسل نمی‌شود و وسیله خود را به خاطر هدفش توجیه نمی‌کند. بلکه برای هدف شرعی خود، از وسیله شرعی نیز استفاده می‌کند. اثبات خود را در نفی طرف مقابل نمی‌داند و اصلا از نفی طرف مخالف به دنبال اثبات قدرت خود نیست. سعی می‌کند صادقانه و دردمندانه با مسائل برخورد کند.

در صورتی که در تخریب غالبا تمام این موارد به‌عکس می‌شود و جای خالی اخلاق به وضوح دیده می‌شود. شخص تخریب کننده ابزارها را ناجوانمردانه بر سر طرف مقابل فرود می‌آورد. ابایی از دروغ، تهمت، غیبت و... ندارد. و دست و پا می زند تا هر طوری شده است طرف مقابل را تخریب کند تا خودش به قدرت برسد.

«در مردم‌سالارى اسلامى، گفتگو با عربده‌کشى و چاقوکشى در بعضى از دمکراسی‌ها تفاوت دارد. این‌جا گفتگو مى‌کنند؛ به قول امام، مثل مباحثه‌هاى طلبگى. در مجلس و جاهاى دیگر مباحثه کنند، حتّى بر سر مسأله‌اى دعوا کنند؛ اما کینه از هم به دل نگیرند؛ بعد هم پهلوى همدیگر بنشینند و با هم صحبت کنند. نگذارند اختلاف‌نظر به تنازع برسد. این تنازع موجب فشل و ضعف قوا خواهد شد.» (مقام معظم رهبری ۱۳۸۲/۰۵/۱۵)

نکته آخر: در مطالعه سایتها و وبلاگها دقت کنیم زیرا اگر شخصی از آن طریق از کسی غیبت کند یا تهمت بزند یا ... ما هم که آن را مطالعه می کنیم، شریک گناه می شویم. زیرا شنیدن غیبت حرام است.

«به صرف توهم این که حالا این کار مصلحت دارد، دستشان را، یا قلمشان را، یا وبلاگشان را آزاد نکنند که هر چه به دهنشان آمد، آن را بگویند؛ اینجور نیست، چون وسائل مدرن امروز همه مشمول همین حکم است. یعنى خواندن وبلاگ هم مثل خواندن کاغذ است، کتاب است، نامه است، مثل شنیدن حرف است. استماع غیبت شامل همه‌ى اینها میشود؛ یعنى ملاک استماع در اینها وجود دارد مسلّماً... دوربین هم همین جور است.» (رهبر معظم انقلاب ۱۳۸۹/۱۰/۰۷)

۰ ۰ ۴ دیدگاه

دیدگاه‌ها (۴)

سه نقطه رو من با طلبگی پر میکنم


اگر همه به این آیه عمل کنیم مسائل حله و لاتقف ما لیس لک به علم


عمو روحانی

۰۵ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۵۹
خداقوت

پاسخ:

۵ خرداد ۹۲، ۱۹:۱۲
تشکر

سلام داداش
خداقوت
استفاده کردیم، خیلی خوب بود

پاسخ:

۵ خرداد ۹۲، ۰۷:۵۸
سلام. تشکر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

پیوندهای روزانه
پیوندها
بایگانی